مرگ بر جمهوری اسلامی!
کوروش سمیعی

فشاری که رژیم این روزها با حربه پوسيده سرکوب در سطح جامعه نسبت به مردم روا می دارد بیانگر بحرانیست که تمام پیکره سیستم جنایت سرمایه داری اسلامى را فرا گرفته است. در شرایطی که تاثيرات تحریم های اقتصادى و سياست حذف سوبسيدها وضعیت معیشتى طبقه کارگر و مردم محروم را وارد بحران های جدی کرده است٬ حکومت اسلامى چون همیشه تاریخ موجودیتش به جای پرداختن به راه حلی برای خروج از بحران، با نسخه قديمى و ارتجاعى اش يعنى تحمیل زور و فشار بيشتر بر مردم٬ سعی دارد که اذهان را منحرف و مهار کنترل سرکوبگرانه جامعه را از دست ندهد.

واقعيت عريان اما اينست که جامعه امروز ایران با یک حکومت نظامی صرف اداره ميشود. موج لباس شخصی ها و عوامل نیروی انتظامی و گشتهای ارشاد برای تجاوز و تعرض به آزادی های فردی و اجتماعی مردم تلاش شبانه روزی را آغاز کرده اند! از نوع پوشش و ظاهر افراد گرفته تا تفتیش وحشیانه در روابط شخصی و خصوصى و ...٬ هر روز خبر جدیدی از اقدامات وحشیانه رژیم منتشر میشود و نگاه ها را به سمت خود و سوال چه بايد کرد معطوف میکند !

اینها اما اجزائى از ماهیت ارتجاعى جمهوری اسلامی است. نظامی که برای سرکوب انقلابيگرى و خواست ميليونى تغيير سر کار آمد و تا امروز با اهرم سرکوب و اختناق و استثمار سرپا ايستاده است٬ از هیچ تلاشی برای کثافت کاری سیاسی و چند صباحى ديگر در قدرت ماندن سر باز نمی زند! رژیمی که هم و غمش اینست که بتواند با ایجاد طرحی دانشگاه ها و اماکن اجتماعی و تحصیلی را تماما مردانه زنانه کند، رژیمی که تفریحات اجتماعی یک جامعه زیر فشار را در پارک آب و آتش در خبرگزاری ها و صدا و سیمایش "گند کاری" قلمداد می کند و با شدید ترین نوع برخورد با مردمی که برای ساعتی میخواستند در کنار هم تفریح کنند تا اندکی از فشاری که خود اینان به جامعه تحمیل کردند رها باشند به استقبالشان میروند! همه چیز در این جامعه زیر سلطه اسلام تبدیل به جرم شده،  از آب بازی و گردهمائی تا لباس پوشیدن و تنها رفتن دختران به اماکن تفریحی و... در این شرایط است که سران حکومتى در رسانه حاضر میشوند و از "چشم اندازهای درخشان خود و پیشرفت سیاسی کشور" پرده برداری می کند!؟

این وضعیت بیگمان نمیتواند آن چنان ادامه پیدا کند. جمهوری اسلامی امروز در هراس اتفاقات خاورمیانه دارد له می شود. رويدادهاى سوريه آنچنان وحشتى به جان و تن این حکومت انداخته که در واقع با این قسم یورش ها میخواهد علاج قبل از اتفاق کند. اما همیشه خروش و حرکت مردم بوده که تمام رشته های اینان را پنبه کرده است! مجموعه اوضاع اين پتانسيل را دارد که با هر اتفاق و تکانی جامعه را به مرز انفجار ببرد و آنجا که این سیل معترض و زیر ستم قرار گرفته رو به خروش و طغیان برود تمام این حکومت است که تمام خواهد شد؛ از رهبران و نوکرانش بگیر تا مذهب و دین و قرآن ارتجاعیش، از احمدی نژاد و خامنه ای اش بگیر تا موسوی و خاتمی و کروبی اش !

آنچه که امروز به نگرانى و هراس جدى حکومت تبديل شده "انتخابات" پیش رویشان است. مضحکه ای که روزی فرصت قدرت نمایی شان بود تبدیل به کابوس شبانه شان شده است. وضعیت و ماهیت مضحکه انتخابات و اینکه مهره ها و نوکران چگونه قرار است جا به جا شوند کاملا مشخص است و هر کسی  با اندک تاملی می داند که نه تنها در این سیستم مرتجع اسلامى که در کل نظام های سرمایه داری انتخابات یک نمایشنامه تشریفاتی ست که مردم تماشاگر آنند. اما آنچه که مسیر "انتخابات" در ایران را ميتواند دگرگون کند حضور مردم در صحنه اعتراض به کل حکومت است. هراسی که رژیم را دارد فلج می کند ترس از فروپاشی نظام است. دست و پا زدن های آخر را میتوان در برخوردهای عوامل حکومتی چه ميان باندها و درون جناح ها و چه در اعمال فشار به جامعه به وضوح دید. حتى مسئله اختلاف نظر باند خامنه اى و باند احمدی نژاد و تلاش مجلس ارتجاع برای استیضاح هم نتوانست تاثيرى روی مردم داشته باشد !

این شرایط و این اوضاع سیاسی هیچ چشم اندازی به غیر از فروپاشی نمیتواند داشته باشد. دیگر چیزی هم از این حکومت باقی نمانده و نميتوانند فيلى هوا کنند. اینها هرچه که در چنته داشته اند رو کرده اند و در صحنه ای که یک سوی آن مردم قرار گرفته اند عریانند! جامعه ای که به سرعت به سمت مبارزه با مذهب و باورهای مذهبی قدم بر میدارد و لای صفحه های قرآن سبزی هم نمی پیچد فاصله ای تا یکسره کردن حکومت جمهوری اسلامی ندارد! این باور وقتی عمیق می شود که بازتاب آن را میتوان در پیوستن اقشار جامعه به حزب و سياست ساختن يک دنياى بهتر ملاحظه کرد .

امروز موقعیت جنبش ما و حزب اتحاد کمونیسم کارگری بعنوان نوک تيز اين جنبش متفاوت است. حزب در حال بزرگتر شدن است و دایره فعالیتش در جامعه ایران سرعت بیشتری به خود میگیرد. امروز طبقه کارگر و اقشار محروم و آزاديخواه جامعه در مسیری قرار گرفته اند که برای رهایی از اسارت جمهوری اسلامی ناچارند انتخاب کنند. شعارها و مطالبات مردم به سمت خط سیاسی و هدف اجتماعى حزب در جریان است و حضور حزب و فعالیت هایش بر عليه کل اين اوضاع بيش از پيش توانسته جامعه را به سمت خود معطوف و برای همبستگی در جهت انقلابی کارگری رهبری کند .

این مسیریست که اگر به مرز شکوفایی برسد دیگر اثری از جمهوری اسلامی باقی نخواهد گذاشت و در طلیعه خود با برپایی سوسیالیسم و کمونیسم در ایران به جهان فراخوان آزادی خواهد داد و این تمام هراسیست که امروز حکومت های بورژوایی چون جمهوری اسلامی را فرا گرفته است. بويژه در متن بحران عميق اقتصادى و اعتراضات و تحرکات انقلابى در همه جاى جهان٬ اين هراس تنها مختص به ایران و خاورمیانه نيست بلکه اروپا و آمریکا را نیز در مرز تهدیدهای جدی خود قرار داده است .

باید برای آینده و دنیای بهتری که لیاقت و سهم هر انسان از این جهان است بیوقفه کوشید و با رادیکال کردن حرکت به سمت سلب وضع موجود٬ آینده را در آزادی و برابری و رفاه خلاصه کرد .

تا باد چنین باد!